استفاده کارگردان از راش های یک فیلم سینمایی تاریخی ،برای بیان سلحشوری های عشایران مبارز برنو به دست در جریان مبارزاتشان تمهیدی مناسب است

 

برنو” فیلمی است که کارگردان آن با پرداخت به داستانی واقعی به آسیب شناسی فرهنگ استفاده از تفنگ در میان عشایر ایل بختیاری پرداخته ولی با بهره گیری از این روایت ،کار کردی دیگر به عنصر “برنو” در فیلم اش بخشیده است .

در واقع کارگردان با بیان مصائب یک زن داغدیده و تصمیم متفاوت او مبنی بر بخشیدن قاتل شوهرش به جای انتقام ، در پی بنیان نهادن یک رسم انسانی درست و استفاده از “برنو” در شادی ها بر آمده است.
در بنیان طرح قصه “برنو” موقعیتی دراماتیک طراحی شده ولی کارگردان در فیلم اش هیچ پرداختی به کشمکش های شخصیت زنی که درگیر این موقعیت شده نداشته و به نظر می آید که با سپید خوانی، از طرح این موقعیت صرف نظر کرده و به طرزی شتاب زده به گره گشایی و نتیجه گیری ،که درنهایت فیلم بهتر بود به آن می پرداخت؛ رسیده است . یعنی در آغاز تکلیف زن و مخاطب فیلم را در ارتباط با موضوع مشخص کرده و بدین ترتیب ضمن ناتمام گذاشتن سیر روایی داستان ، موقعیت دراماتیک طراحی شده در طرح و ایده را به هدر داده و رویکردی شعاری نیز به فیلم بخشیده است .
علاوه بر این داستان سیر روایی مشخصی ندارد و چه بسا نتوان داستانی برای این فیلم تعریف کرد بلکه آن را برش هایی پراکنده از قصه ای ناتمام دانست که در آن کارگردان گاهی قصد داستان گویی دارد و گاهی نیز به روایتی مستند از موضوع مورد نظر پرداخته است.
استفاده کارگردان از راش های یک فیلم سینمایی تاریخی ، برای بیان سلحشوری های عشایران مبارز برنو به دست در جریان مبارزاتشان ، تمهیدی مناسب است و لازم بود که به جای استفاده از تصاویری که ربط چندانی به موضوع ندارند ، تمهیدهایی از این دست برای طرح موضوع به کار می گرفت.
در پایان باید گفت که “برنو” بیشتر به گزارشی تلویزیونی شبیه است تا یک فیلم ،گزارشی که سوژه ای خاص از فرهنگی بومی را دستمایه ی پرداخت به مسئله ای جهانی چون صلح و عدم خشونت قرار داده است.