موسیقی نواحی گونه‌ای از موسیقی است که به نغمه‌ها و سازها و نواهای مناطق و نواحی ایران نظر دارداز زمانی که مطالعات و پژوهش‌ها درباره  ی موسیقی نواحی انجام شده نام‌هایی چون موسیقی محلی و فولکلور و اقوام و مقامی هم به این‌گونه موسیقایی نسبت داده شده‌اند.

پیش از سال ۰ خورشیدی، موسیقیدانان ایرانی دو واژه عمومی برای این نوع موسیقی را به کار می‌بردندموسیقی محلی و موسیقی فولکلور. «فولکلور» از سنتی انگلیسی می‌آید و تنها واژه باقی‌مانده از مکتب طبقه‌بندی دانش در انگلستان است که بعد از رویکرد ترمینولوژی جدید به ریشه‌های لاتین، هنوز هم به کار گرفته می‌شود. در فارسی این واژه را «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه» و «فرهنگ توده» ترجمه کرده‌اند.

در اوایل دهه ۰ دو واحد در رادیو تلویزیون ملی ایران به نام‌های «مرکز حفظ و اشاعه» و «گروه گردآوری و شناخت موسیقی بومی» شکل گرفت. اولی زیر نظر داریوش صفوت و نورعلی برومند بود وموسیقی دستگاهی ایران را مورد توجه قرار می‌داد و دومی با پیشنهاد فوزیه مجد، بدل به واحدی برای گردآوری موسیقی اقوام ایرانی شد. در این واحد محمدتقی مسعودیه نیز حضور داشت. با پیشنهاد این جمع، واژه‌های بومی و محلی در کلیه گزارش‌ها و مکاتبات و متون تولید شده توسط اعضا حذف شد و جای آن را «موسیقی نواحی ایران» گرفتتا پیش از جشنواره موسیقی نواحی کرمان، عمدتاً عنوان موسیقی مقامی برای این گونه موسیقی مورد استعمال قرار می‌گرفت، اما بعد از این جشنواره عملاً سایر نام‌گذاری‌ها در سایه این نام قرار گرفت.

مقام در موسیقی نواحی ایران

مقام یک نوع طبقه‌بندی موسیقی است که در دوره‌ها مختلف تاریخ از جمله دوران معاصر، برای طبقه‌بندی موسیقی ایرانی، ترکی، عربی وآذربایجانی به کار می‌رفته‌است یا می‌رود.

ماهیت و تقسیم‌بندی مقام‌ها در طول تاریخ ثابت نبوده، و بین موسیقی ایرانی، ترکی و عربی نیز کاملاً مطابقت ندارد اگر چه اشتراکات زیادی بین آن‌ها وجود دارد. در معتبرترین متون، تعداد مقام‌های اصلی در موسیقی ایرانی، در موسیقی ترکی، و در موسیقی عربی تا  عدد ذکر شده‌است.

تحولاتی که در تئوری موسیقی مناطق مختلف خاورمیانه در سده‌های هجدهم تا بیستم میلادی رخ داده، منجر به طبقه‌بندی‌های مختلف برای مقام‌ها، و شکل‌گیری روش‌های مختلفی برای نت‌نویسی مقام‌ها شده‌است. در موسیقی عربی و ترکی این تحولات با بازآرایی مقام‌ها در گروه‌های جدیدتر همراه بوده، و در موسیقی ایرانی مفهوم مقام با مفهوم دستگاه جایگزین شده‌است.

 

تعریف مقام

لفظ مقام یا پرده برای طبقه‌بندی انواع موسیقی ایرانی، ترکی، عربی و آذربایجانی، بر اساس ساختار اجرایی آن‌ها به کار رفته‌استمقام در واقع مجموعه  ی نغمه‌هایی است که تحت فواصل مشخص و از پیش تعیین‌شده سازمان یافته‌اندمفهوم مقام در موسیقی این مناطق، با مفهوم مد در موسیقی یونان باستان نزدیکی دارد، و برخی آن را با راگا در موسیقی هندی، پاتت در موسیقی جاوه، تیائو در موسیقی چین، شو در موسیقی ژاپن، جو در موسیقی کره، و دیه‌ئو در ویتنام مرتبط دانسته‌اند.

گستره

نظریه ی مقام در موسیقی ایرانی، ترکی، عربی، و آذربایجانی به کار رفته‌استبرخی محققین برای گستره‌ای از موسیقی که مقام در آن به کار رفته از لفظ «موسیقی جهان اسلام» استفاده می‌کنند.

تاریخچه

ایجاد مقام‌ها یا پرده‌های موسیقی را به باربد نسبت می‌دهند؛ در زمان او که در دربار خسرو پرویز خنیاگر بوده، شمار پرده‌ها هفت بوده‌است. گفته شده پس از او، شاگردی از شاگردانش عدد آن‌ها را به دوازده رسانده استبرخی منابع، هفت خسروانی را به او نسبت می‌دهند و از برخی از آن‌ها، نام می‌برند. در یک منبع از شش‌تای آن‌ها نام برده شده که عبارتند از سکاف، امرسه، مادراروسنان، شایکاد، شیشم و جوبعران. در منبعی دیگر، این مقام‌ها هشت کروف خوانده شده که عبارتند از بندستان، بهار، ابرین، ابرینه، ماذرواسبان، شسم، القبه و اسبراس.

ابن سینا برای اولین بار در کتاب شفا از اصفهان، نوا و سلمک نام برده است. فارمر معتقد است از قرن سوم هجری به بعد، اصطلاحات موسیقی ایرانی، به موسیقی عربی وارد شده‌اند و نخست، الحانی پذیرفته شدند که با گام‌های اصابع عربی سازگار بودند و سپس، همه الحان، وارد شدند. پس از ابن‌سینا، در دیوان شعرا، به مقام‌ها و پرده‌ها اشاره شده‌است.

نخستین کسی که به صراحت از پرده‌ها نام می‌برد، کیکاووس بن اسکندر نویسنده قابوس‌نامه (ق) است تا اواسط قرن هفتم هجری (معادل قرن سیزدهم میلادی)، در موسیقی ایرانی نظام تقریباً یکسانی به‌خصوص در خراسان بزرگ رایج بوده‌است. در این نظام، دوازده پرده (مقام) و شش شعبه (آوازهوجود داشته‌است و پرده راست، مادر پرده‌های دیگر بوده‌است. پس از صفی‌الدین ارموی، تقسیم‌بندی تازه‌ای ظهور می‌کند که طی آن، عشاق پرده مادر می‌شود و اسامی برخی پرده‌ها نیز تغییر می‌کند. جامایف، سیستم قبل از ارموی را پرده‌ای و پس از او را مقامی می‌خواند.

ساختار موسیقی عربی پیش از اسلام چندان روشن نیست. آنچه مشخص است آن است که تا پیش از اسلام، نواختن موسیقی به خصوص در شبه جزیره  ی عربستان محدود به زنان و کنیزان بوده‌است و نوازندگی و خوانندگی مردان تنها پس از اسلام رواج یافته‌است. حتی در این دوران هم موسیقی توسط بسیاری از مسلمانان مقید جزو ملاهی (از لهو، به معنی خوشی نامشروع) دانسته می‌شده‌استاولین مرد عربی که از راه موسیقی پیشه‌وری می‌کرده، «شَعیب خثیر» نام‌داشته که فرزند یک برده  ی اهل ایران بوده و با موسیقی ایرانی هم آشنایی داشته‌است.

موسیقی عربی در ابتدای خلافت عباسیان رشد زیادی کرد و یک «دوران طلایی» داشتاین رشد متأثر از دیدگاه شیعیان و نیز تحت تأثیر فرهنگ علمی یونان بود که در این دوران در شبه جزیره  ی عربستان نفوذ بیشتری کردتا پیش از قرن دهم میلادی، هشت مقام در موسیقی عربی تعریف شده بود که نامگذاری آن‌ها بر طبق موقعیت انگشتان روی سازهای زهی تعریف می‌شد و هفت‌تا از آن‌ها با مدهای موسیقی یونانی (یا موسیقی کلیسایی) مطابقت داشتندتقسیم‌بندی موسیقی عربی به جنس در این دوران انجام شد که آن را به «اسحاق الموصیلی» نسبت می‌دهند.در این دوران خوانندگی نزد زنان نیز رواج داشت که نام برخی از این خوانندگان و ترانه‌سرایان زن در هزار و یک شب آمده‌است.

در موسیقی ترکی تا دوره  ی عثمانی، همان روال موسیقی عربی به کار گرفته می‌شده‌است. در اواخر دوره  ی عثمانی، سه موسیقی‌دان مطرح با نام‌های رئوف یکتا بی، صوفی ازگی و حسین سعدالدین آرل نظام تئوری موسیقی ترکی را متحول کردند و نتیجه  ی کار آن‌ها با تغییری اندک تا امروز استفاده می‌شود.

 

ادامه تعریف مقام

واژه  ی مقام به معنای امروزی، احتمالاً اولین بار در قرن هفتم هجری توسط قطب‌الدین شیرازی در رساله  ی درة التاج لغرة الدباج به کار رفته‌است، اگر چه برخی اولین کاربرد را به عبدالقادر مراغی(موسیقی‌دان قرن نهم هجرینسبت داده‌اند.

در متون مربوط به موسیقی ایران، واژه‌های «مقام»، «پرده»، «شَد» (و جمع آن «شَدود») و «دور» (و جمع آن «ادوار») همگی برای توصیف یک مفهوم به کار رفته‌اند۰ اما از آنجا که این متون تعریف دقیقی برای هر کدام از این واژه‌ها ارائه نکرده‌اند معلوم نیست آیا این عبارات مترادف بوده‌اند یا خیر، اگر چه شواهد نشان می‌دهند که تا قرن هشتم هجری احتمالاً همه  ی آن‌ها به یک معنی به کار می‌رفته‌اند و تدریجاً با نفوذ زبان عربی به فارسی، «مقام» رواج بیشتر پیدا کرده‌استپس از این دوران، مفهوم مقام در موسیقی ترکیه تغییر می‌کند و نزدیکی‌اش را با مفهوم مد در موسیقی غربی حفظ می‌کند، حال آن که در موسیقی ایرانی نزدیک‌ترین مفهوم به آن، گوشه است و نه مقامدر عین حال، به عقیده  ی برخی موسیقی‌دانان، مقام‌های قدیمی همینک خودشان را در غالب گوشه‌های دستگاه‌های مختلف موسیقی ایرانی حفظ کرده‌انددیگر واژه‌هایی که برای توصیف مقام‌ها در متون قرون وسطی (که عمدتاً به زبان عربی نوشته شده‌اند) به کار رفته عبارتند از: جمع، نغمه، دور، اسابیع، طریقه، آواز، شعبه، طِباع، لحن یا الحان، و اصولپیش از صفی‌الدین ارموی، واژه  ی «پرده» را به‌جای «مقام» به‌کار می‌بردند. محمدبن محمود نیشابوری،  پرده برای موسیقی ذکر کرده‌است. در عربی این دوازده پرده را «ادوار مشهوره» یا «شدود» می‌خوانده‌اند. اولین بار، قطب‌الدین شیرازی، «مقامات» را به جای «ادوار» استفاده کرده‌است و عبدالقادر مراغه‌ای، مقام را هم‌معنی و در کنار پرده به‌کار برده‌است. امروزه، پرده به معنای «دستان» یا پرده روی سازهاست.

استفاده از لفظ «دور» برای توصیف مقام، اشاره به آن داشته که مقام باید فاصله  ی یک دور کامل (یک اکتاو) را پوشش بدهد؛ هر دور شامل یک فاصله  ی چهارم درست و یک فاصله  ی پنجم درست است.صفی‌الدین ارموی و عبدالقادر مراغی هر دو از لفظ «دور» برای این مفهوم استفاده کرده‌اندفاصله  ی اکتاو در متون ارموی و مراغی با لفظ «ذی‌الکل»، و فواصل چهارم درست و پنجم درست نیز به ترتیب با نام «ذی‌الاربع» و «ذی‌الخمس» ذکر می‌شده‌اند. مراغی همچنین می‌نویسد که ارموی هر سه  ی این‌ها را مقام می‌دانسته اما از نظر مراغی تنها یک دور کامل، مقام بوده‌استمحمدرضا لطفی، ریشه  ی نام مقام را در واژه  ی عربی «مِقام» (با کسره) می‌داند که به معنای جای ایستادن، رتبه یا پایه بوده‌است.

موسیقی ایرانی

 مفهوم مقام در موسیقی ایرانی در دوره‌های مختلف تحول داشته‌است. پیش از ورود اسلام، از لفظ پرده برای توصیف مفهومی استفاده می‌شود که امروزه با نام مقام شناخته می‌شود، اگر چه اینکه این دو مفهوم یکی باشند مورد توافق همه نیست. از حدود سده  ی دهم هجری به این سو، اسنادی هست که در آن تعداد مقام‌ها دوازده مورد ذکر شده و نام‌هایشان با آنچه در تمام متون بعدی هست، مطابقت زیادی دارد.

 

 

منابع:

  • اسعدی، هومان(۱۳۸۰). «از مقام تا دستگاه». فصلنامه ماهورتهران۳ (۱۱): ۵۹-۷۵.
  • اسعدی، هومان(۱۳۸۸). «بازنگری پیشینه ی تاریخی مفهوم دستگاه». فصلنامه ماهورتهران۱۲ (۴۵): ۳۳-۶۲.
  • فخرالدینی، فرهاد (۱۳۹۴). تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایرانتهران: نشر معین
  • طلایی، داریوش (۱۳۹۴). تحلیل ردیفتهران: نشر نی
  • مراغی، عبدالقادرجامع‌الالحانبه اهتمام تقی بینش. چاپ اول. تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶.
  • وزیری، علینقی (۱۲۶۶). دستور تارتهران.
  • طلایی، داریوش(۱۳۷۲). نگرشی نو به تئوری موسیقی ایرانیمؤسسه ی فرهنگی هنری ماهور
  • پورجوادی، امیرحسین (۱۳۷۴). «رساله موسیقی محمدبن محمودبن محمد نیشابوری». معارفتهران. دوازدهم (۱ و ۲)۷۰-۳۲.
  • پورجوادی، امیرحسین (۱۳۷۴). «سیر تاریخی پرده‌ها». فصلنامه هنرتهران (۲۹): ۳۳۴-۳۲۷.
  • حجاریان، محسن. ««مقام» در موسیقی‌شناسی ایران». انسان‌شناسی و فرهنگ.
  • فضلی، احمد (۱۳۷۵). «باربد». دانشنامه جهان اسلاماول(ویراست دوم). تهران: بنیاد دائرةالمعارف اسلامی. ص۲۲۱
  • شیرازی، فرصت‌الدوله(۱۳۴۵). بحورالالحانانتشارات ارژنگ.
  • کمال پورتراب، مصطفی(۱۳۸۲). «وجوه تمایز در موسیقی مدال». فصلنامه موسیقی ماهور (۷۴
  • لطفی، محمدرضا (۱۳۸۸). مجموعه مقالات موسیقیتهران: آوای شیدا محافظ، آرش (۱۳۸۲). «سرگذشتی برای «راست» و «پنجگاه» در موسیقی کلاسیک ایرانی». فصلنامه هنر(۵۶): ۱۲۲-۱۳۰.
  • «بهجت الروح». دانشنامه جهان اسلام.
  • ««بحور الالحان» اثری در اثبات رابطه موسیقی و ادبیات». کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ۱۵ بهمن ۱۳۹۲.
  • عنصرالمعالی(با مقدمه سعید نفیسی) (۱۳۱۲). قابوسنامهمطبعه مجلس.

al Faruqi, Lois Ibsen (1980). “The Modal System of Arab and Persian Music A. D. 1250-1300”. Ethnomusicology. 24 (1): 126-128. doi:10.2307/851319. 

Hammarlund, Anders; Olsson, Tord; Özdalga, Elisabeth (1999). Sufism, Music and Society in Turkey and the Middle East. Richmond: Curzon. Archived from the original on 17 July 2017.

Wellesz, Egon (1957). Ancient and oriental music. Oxford: Oxford University Press. Archived from the original on 17 July 2017.

Farmer, Henry G. (1929). A History of Arabian Music to the XIIIth Century. London: Luzac & Co. ISBN 978-1898942016. Archived from the original on 17 July 2017.

Ederer, Eric Bernard (2011). The Theory and Praxis of Makam in Classical Turkish Music 1910-2010. Santa Barbara, CA: University of California, Santa Barbara.

Rasmussen, Anne K. (2010). Women, the Recited Qur’an, and Islamic Music in Indonesia. Berkeley, CA: University of California Press. ISBN 9780520255494.

Signell, Karl L (2008). Makam: Modal Practice In Turkish Art Music. Seattle, WA: Usul Editions. ISBN 978-0976045519.

Signell, Karl L (2001). “Contemporary Turkish Makam Practice”. In Danielson, V. The Garland Encyclopedia of World Music Volume 6: The Middle East. New York: Routledge. ISBN 978-0824060428.

Marcus, Scott Lloyd (1989). Arab Music Theory in the Modern Period. Los Angeles, CA: University of California, Los Angeles.

“Ajnas”. Maqam World. Retrieved 2016-12-31.

.Arabic Maqam. Maqam World. Archived from the original on 17 July 2017. Retrieved 2016-12-31.