«شکلات» ساخته حسین نظری را می توان نقطه عطفی در انتخاب ایده برای فیلم کوتاه دانست.

 

همانطور که نادانسته ممکن است دیگران را برنجانیم ، نادانسته می توانیم به دیگران کمک کنیم . موضوعی اجتماعی ، به زیبایی در قالب درام کودکانه به تصویر کشیده شده است . پس از مدتها این شکلات می تواند برای تغییر ذائقه فیلمسازان جوان گامی مفید باشد . توجه به نکته ای چنین ساده و در عین حال عمیق با ساختاری استوار، هدف اصلی فیلمسازی کوتاه است که به نظر نگارنده در این فیلم به خوبی رعایت شده است .

 

داستان روایتگر ماجرای دختر بچه ای است که برای عبور از خیابان نیازمند کمک است . همانطور که منتظر عابریست تا با کمک او از خیابان بگذرد مردی را می بیند و به سرعت دست او را می گیرد و از خیابان عبور می کند .
پس از این عبور ساده متوجه می شویم که دخترک بدون اینکه بداند مرد نابینایی را از خیابان عبور داده ا ست . مرد برای تشکر ، شکلاتی به دخترک هدیه می کند که همان شکلاتی است که چند دقیقه پیش او به مورچه ها هدیه کرده بود .

شکلات علاوه بر آنچه در باب اثرات ناخواسته رفتارهای روزانه ما بیان می کند ، به طرزی ظریف بیانگر ضرب المثلی است رایج که : (( تو نیکی می کن و در دجله انداز )) دخترک بی دریغ تر و بی توقع تر از این نمی توانست شکلات را به مورچه ها ببخشد ولی سریع تر از آنچه بتواند تصور کند ، هم به آنچه می خواست دست یافت و هم شکلات خود را بازیافت .

از بدیع بودن و جذابیت و گیرایی موضوع که بگذریم ، به جز تکانهای ناچیز دوربین و زوم های غیر حرفه ای و نا به جا ( مثل زوم به مرد مغازه دار و دخترک در حال عبور از خیابان و یا زوم به کیف دخترک )  ، اشکالی در شیوۀ فیلمبردای فیلم مشاهده نمی شود . در برداشتهایی که مرد مغازه دار در آن حضور دارد ، باید به نحوۀ فیلمبرداری از آناتومی او دقت بیشتری شود . به علاوه سکانسهای طولانی ابتدای فیلم به جای اینکه به راه رفتن دخترها در کوچه بپردازد می توانست روزمرگی عبور او به همراه مغازه دار از خیابان را به تصویر بکشد . چون تا زمانی که مرد مغازه دار برای رد کردن دختر از خیابان می آید ، کسی نمی داند که موضوع اصلی فیلم چیست . به بیان دیگر اگر مدت زمان فیلم با حذف زوایدی این چنینی کوتاهتر شود ، تاثیر گذاری آن مسلما چندین برابر خواهد شد . در سکانس قصابی نیز نکته ای که کمی کلیشه ای به تصویر کشیده شده است ، سر بریدۀ یک بز است که در روی میز قرار دارد . معمولا در هیچ قصابی ای سر بز روی پیشخوان قصاب نیست . چه بسا اگر سرهای بریده را از پشت شیشۀ یخچال قصابی می دیدیم به نظر واقعی تر می آمد .
در آخر باید به کارگردان این فیلم و شرکت سینمایی توران فیلم طبس تبریک گفت . ساخت چنین فیلمهایی نشانگر این است که طبس به زودی زود ، می تواند در عرصۀ فیلم کوتاه ، گامهای درخشانی بردارد .